پارت چهل و یکم

زمان ارسال : ۸۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه

دیگه حرفی نمی زنم.آذر به مادر کمک می کنه میز رو می چینه و من حتی با تذکر داوود هم از جام بلند نمیشم.چرا باید بلند شم و میز رو‌من بچینم‌ نه تا حالا از این کارها کردم‌ و‌ نه عمرا بکنم.جای من داوود بلند می شه و از آذر دیس بزرگ برنج رو می گیره وآذر دوبار ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.